همهچیز در گیت هست، اما پروژه بالا نمیاد!
حتماً برات پیش اومده که همهچی رو درست انجام دادی. پروژه رو نوشتی، تست کردی، توی گیت push کردی، همه مراحل CI/CD هم درست پیش رفته... اما وقتی میری سرور، پروژه بالا نمیاد! این یکی از اون لحظههای کلافهکنندهست که حس میکنی یه چیز کوچیک از چشمت در رفته. این مقاله برای همینه. بریم سراغش.
فرق بین محیط لوکال و سرور دقیقتر از چیزیه که فکر میکنی
محیط لوکال مثل اتاق خودته. هرچی دم دسته، تنظیمات دست خودته. ولی سرور؟ اونجا داستان فرق میکنه. هیچچیز تصادفی نیست و اگه یه تنظیم کوچولو جابهجا بشه، کل سیستم ممکنه از کار بیفته.
۵ تفاوت کلیدی که معمولاً باعث شکست استقرار میشن رو اینجا با هم بررسی میکنیم
۱. وابستگیهایی که توی لوکال کار میکنن، ولی توی سرور نه
شاید نسخه Node.js یا Python توی لوکال فرق داشته باشه با سرور. یا یه پکیجی رو نصب کردی ولی فقط توی لوکال. نتیجه؟ پروژه بالا نمیاد، حتی با یه خطا هم چیزی نشون نمیده.
۲. متغیرهای env که فراموش میشن
توی لوکال شاید env کامل باشه. ولی رو سرور؟ اگه فراموشش کنی یا یه مقدار اشتباه وارد کنی، سرویس نمیدونه باید چی کار کنه. مخصوصاً برای API Key، DB، یا JWT.
۳. Volumeهایی که اشتباه mount شدن یا اصلاً تعریف نشدن
اگه فایلهایی که قراره در زمان اجرا استفاده شن، توی سرور نباشن، پروژه حتی بالا نمیاد. مخصوصاً اگه داری با Docker یا CI/CD کار میکنی.
۴. تفاوتهای سیستمعامل، حساسیت به حروف بزرگ و کوچک
فایلی به اسم Config.js توی ویندوز کار میکنه، ولی توی لینوکس که case-sensitive هست، نه. اونجا دنبال config.js میگرده و پیداش نمیکنه.
۵. Cronjob و scriptهایی که فقط توی لوکالن
شاید یه cronjob داری که دیتابیس رو reset میکنه یا یه پوشه موقتی رو پاک میکنه. اگه اینا توی سرور تعریف نشدن، باعث خرابکاری میشن. ولی معمولاً کسی یادش نمیمونه اینا رو منتقل کنه.
گیت کافیه؟ واقعاً نه!
کدی که توی گیت هست فقط یه بخش ماجرائه. تنظیمات، دیتا، زیرساخت، نسخهها و رفتار زمان اجرا، چیزایی هستن که گیت نمیدونه ازشون.
چند راه ساده ولی حیاتی برای نجات از این وضعیت
۱. همیشه فایلهای lock رو جدی بگیر
package-lock.json،Pipfile.lock یا requirements.txt کمک میکنن که نسخه dependencyهات دقیقاً همون باشه که تست شده.
۲. env.example = سند حیات پروژه
هرچی توی.env داری، باید نسخه نمونهشو بزاری که همه بدونن چی لازمه. ابزارهایی مثل dotenv-safe کمک میکنن که هیچ env مهمی فراموش نشه.
۳. مستند کن، حتی چیزای کوچیک رو
مسیر فایلها، سطح دسترسی، حتی اون پوشهای که یه فایل temp قراره توش ذخیره شه. اگه مستند نباشه، سرور نمیتونه با حدس کار کنه.
۴. Docker = بهترین دوست برای یکسانسازی محیط
با Docker یا docker-compose، میتونی محیط اجرا، dependencyها، volumeها و envها رو دقیقاً مشخص کنی. پس اون چیزی که توی لوکال جواب داده، توی سرور هم دقیقاً همونه.
۵. تست واقعی قبل از دیپلوی
قبل از اینکه دیپلوی کنی، روی یه محیط staging همهچی رو تست کن. بررسی کن:
envها کامل باشن
volumeها attach شده باشن
دیتابیس در دسترس باشه
و حتی timezone درست باشه!
یه داستان واقعی از دو تیم
تیم اول:
با npm start پروژه رو بالا میآوردن، envها لوکال بودن، MongoDB روی لوکال اجرا میشد. وقتی رفتن روی سرور، env ناقص بود، volume attach نشده بود، پروژه کلاً بالا نیومد.
تیم دوم:
از روز اول همه چی Dockerized. env توی Git نبود ولی env.example بود. volume تعریفشده، نسخه Node با nvm یکسان. نتیجه؟ روی سرور فقط با docker-compose up پروژه کار کرد.
و اما مواردی که همیشه فراموش میشن
cronjobهایی که فقط روی سیستم شخصی تعریف شدن
مسیرهای hardcoded که توی سرور وجود ندارن
تفاوت timezone که روی گزارشگیری تاثیر میذاره
دسترسی به فایلهایی که root-only هستن
زیرساخت مناسب یعنی آرامش بیشتر…
وقتی با یه زیرساخت مثل برنت کار میکنی که برات محیط ایزولهشده، مدیریت version دقیق، ENV امن و volumeهای attachشده فراهم میکنه، میتونی با خیال راحت کدت رو بالا بیاری. نه استرس داری، نه از خطای «همهچی هست ولی کار نمیکنه» میترسی.
پروژهای که بالا نمیاد، فقط کدش مشکل نداره گاهی فقط یک env فراموششده، یا یک folder attachنشده، میتونه همهچی رو خراب کنه. ولی با کمی نظم، مستندسازی، و استفاده از ابزارهای مناسب، میشه جلوی این فجایع کوچیک ولی آزاردهنده رو گرفت.
برنت با فراهم کردن محیطهای ایزوله، volumeهای پایدار، پشتیبانی از فایلهای ENV، و اجرای استیجینگ، کمک میکنه چیزی که توی لپتاپت جواب داده، روی سرور هم همونجوری اجرا شه. استقرار موفق، فقط یه دستور نیست؛ یه بستر حرفهای میخواد.